او مشتعل اشتیاق او عکس کیرلای کس
مرد می آید به آپارتمان پدرش و می بیند که همه چیز وارونه. به نظر می رسد که دوست دختر این پدر جوان یک حزب بود. علاوه بر این ، تخت مچاله و کتانی پراکنده فصاحت نشان می دهد که دختر یک شب طوفانی بود. مرد گفت که او همه چیز را پدرش به, و او را او را در خیابان پرتاب. دختر می پرسد برای انجام این کار نیست و وعده مرد به انجام همه چیز او می پرسد. سپس آنها شروع به بوسیدن. يارو داره خفه ميشه سپس آن را تقریبا دارای دست بالا. دختر بمکد دیک خود عکس کیرلای کس را. او صعود تا بر روی آن و جهش. در همان زمان ، او با صدای بلند فریاد می زند. اون یارو سرطانش رو کباب میکنه و موهاش رو توی دستش میپیچونه او آن را در دهان او shoves, پر صورت خود را با تقدیر. "بنابراین, ما باید یک معامله?", "او در پایان می پرسد. "موافقم. من هر چیزی می گویند, " او پاسخ.